معرفی کتاب چگونه کمالگرا نباشیم؟
کتاب چگونه کمال گرا نباشیم؟ اثر استفان گایز نویسنده کتاب معروف خردهعادت ها، راهی جدید به سوی خودباوری، زندگی بدون ترس و رهایی از کمالگرایی به شما نشان میدهد.
درباره کتاب چگونه کمالگرا نباشیم؟
شاید فکرکنید کمالگرا بودن صفت خیلی خوبی است ولی واقعیت این است که این صفت می تواند آسیبهای جدی به شما بزند. اما کمالگرایی چیست و چگونه در انسان ایجاد میشود؟
از سالهای ابتدایی زندگی یک کودک، به او گفته می شود که داخل خطوط رنگآمیزی کند و اگر از خط بیرون بزند، به او میگوییم که نقاشیاش غیرقابل قبول است. این همان کمالگرایی و همان طرز فکر محدود کننده است. برخلاف آن، معمولگرایی به ما اجازه میدهد که بیرون از خطوط و حدوحدود از پیش تعیین شده، رنگآمیزی کنیم، آن جا که موقعیتهای رسیدن به موفقیت بیشمار است، اشتباهات مجازند و قضاوت در مورد خود، به حداقل میرسد.
کمالگرایی، در دنیایی پر از ناکاملیها، همچون تلهای است که انسان را گرفتار توهم برتر بودن کرده و او را از قدمی به جلو برداشتن، باز میدارد. شاید فکر کنید ایدهای آرمانی است، اما فقط فکری بازدارنده است. فکر برتر بودن و در حد کمال بودن، آن چنان ذهنتان را اسیر خود میکند که از ترس آن که نتوانید آنچه در ذهن دارید را در حد کمال اجرا کنید، حتی قدمی هم در آن مسیر بر نمیدارید. این طرز فکر، همان مانعی است که نویسندهٔ این کتاب و یا بسیاری از افراد را برای سالها در یک نقطه نگاه داشته است.
دوره های مرتبط
کتاب قانون توانگری
ممکن است در سالهای اخیر اطلاعات زیادی در زمینهی تفکر مثبت و تفکر توانگر شنیده باشید، از لحاظ لغوی کلمهی “توانگر” به معنی رشد کردن، موفقیت، کامیاب شدن و کسب نتایج رضایتبخش است.توانگری برای دستیابی به صلح، دوستی و آسایش در زندگی شما است. از نظر مردم تفکر توانگر معنای مختلفی دارد،اما معنی اصلی آن “قدرت و توانایی که رویاهایتان را به واقعیت تبدیل میکند” است. آن رویاها هر چیزی میتواند باشد مثل: افزایش سطح سلامتی و درمان بیماری، بهبود وضعیت مالی، داشتن یک زندگی شادتر، تحصیلات در سطح عالی، مسافرت رفتن و یا تجربهی یک زندگی با اعتقادات والاتر.
کتاب چهار راه پول سازی
این کتاب براساس مطالب کتاب پدر پولدار، پدر بیپول نوشته شده است. اگر شما تاکنون موفق به خواندن این کتاب نشدهاید، درک مطالب کتاب پیشرویتان برای شما سخت و دشوار خواهد بود.
کتاب جیبی شاد و پر از پول
پول واقعی نیست.پول فقط ابزاری قانونی برای مبادله است. ما از پول تنها برای تبادل بها استفاده میکنیم. پول نمایانگر ارزش و بها است.
پول «بدنه» بها و نماینده فیزیکی بها و ارزشی است که در درون ما کموزیاد میشود. این کموزیاد شدن در «چیزهای» بیرون از ما رخ نمیدهد و فقط در درون ما است، زیرا بدون ما، چیزهای بیرونی مانند یک خودرو چه ارزشی دارد؟ هیچ ارزشی ندارد. دستکم برای ما ارزشی ندارد.