کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست، تجربیات هوشمندانه کیم وو چونگ مردی که با تلاش و پشتکار خود، جهان را مبهوت کرد را شرح میدهد.
هرجا که میروم میبینم تمام توجهات مردم فقط به پول بوده هست. به همین خاطر در این کتاب قصد من از انتخاب عنوان آن نوعی طنزپردازی بوده و منظورم از طلا همان پول است. همه میدانیم که هر جادهای سنگفرش شده از پول یا طلا نیست. زیرا به دست آوردن آنها از هرشکل و هر طریقی آسان نمیباشد. به بشر ثابت شده که برای به چنگ آوردن پول تلاش و تحمل سختیهای فراوانی لازم است. با این وجود، من با بردن کلمۀ طلا نظر مخاطبان بیشتری را به ارزش بسیار بالای پول جلب میکنم.
در کتاب پیش رویتان، کیم و وچونگ، نشان داده که اهداف ذهنیاش بسیار مؤثر بوده و میتوانند در هر شرایطی به کار گرفته شوند. او برای افرادی که آرزوهای بلند و متعالی دارند، پیشنهادات بسیاربسیار جالبی ارائه کرده است. بهترین کار این است که پس از خواندن هریک از آنها، مثال دقیقشان را در زندگیمان بیابیم و دربارهشان خوب فکر کنیم.
تعبیر کیم از پول در زندگی این است جاهایی را پیدا کنیم که مردم دیگر هرگز به آنجا پا نگذاشتهاند و کارهایی را انجام دهیم که دیگران هرگز بدانها فکر نکردهاند. کسانی که کیم و چونگ را میشناسند میدانند که او و پیشنهاداتش شبیه به تپههایی هستند که میتوانند افراد مختلف را با شرایط متفاوت به نوک قلۀ موفقیت برسانند. همه میدانند که او هرساله به نقاط گوناگون جهان سفر میکند و به دنبال موقعیتها و موفقیتهای بسیاری است. اکثر جملات این کتاب خطاب به جوانان است. جوانانی که ممکن است متعلق به نقاط مختلف این کرۀ خاکی باشند.
دوره های مرتبط
کتاب یادداشت های پنج ساله
این کتاب نه رمان است و نه داستان، اما شیوهٔ روایتش به جذابیت داستانها و رمانهای مارکز است. مطالعهٔ این کتاب از این جنبه که با سایر آثار مارکز متفاوت است و خود حقیقی او را بهتر و بدون مانعی نشان می دهد، برای دوستداران آثار مارکز میتواند تجربهای جذاب باشد. جهانبینی این نویسنده را بهخوبی نشان میدهد. موضوعات این کتاب از جایزه نوبل، که شبحش در مواقعی از سال روی سر نویسندهها میافتد، هست تا بدیمنی نوبل گرفتن و عقاید مارکز درباره نوشتن و سیاست و آمریکا و… .
کتاب راز های یک میلیونر
«رازهای یک میلیونر (درسهای زندگی در مورد درایت و ثروت)»کتابی نوشته مارک فیشر (-۱۹۵۳) است که زندگی کاری مردی را از آغاز تا موفقیت به صورتی داستانی روایت میکند.
کتاب جیبی شاد و پر از پول
پول واقعی نیست.پول فقط ابزاری قانونی برای مبادله است. ما از پول تنها برای تبادل بها استفاده میکنیم. پول نمایانگر ارزش و بها است.
پول «بدنه» بها و نماینده فیزیکی بها و ارزشی است که در درون ما کموزیاد میشود. این کموزیاد شدن در «چیزهای» بیرون از ما رخ نمیدهد و فقط در درون ما است، زیرا بدون ما، چیزهای بیرونی مانند یک خودرو چه ارزشی دارد؟ هیچ ارزشی ندارد. دستکم برای ما ارزشی ندارد.