ذهن با تمام افکارش توسط احساسات تحریک و هدایت میشود. هر احساسی نیز به نوبهی خود مشتق هزاران فکر است. چون بیشتر مردم در طول عمر خود سعی میکنند از احساسات خود فرار کنند، انرژی منفی سرکوب شده از طریق ناهنجاریهای روان تنی، مشکلات جسمی، امراض روحی و روانی و مشکلات در روابط شخصی خود را نشان میدهد. این احساسات انباشته شده جلوی رشد معنوی و بیداری روحی را میگیرد و بر سر راه موفقیت در جنبههای مختلف زندگی مانع ایجاد میکند.
هر کسی میتواند با تسلیم و رها کردن در طول کارها و امور روزمره، با نرمی و ظرافت به تمام اهدافش برسد. مشاهده و تجربهی محو شدن منفیها و جایگزین شدن فزایندهی آنها با احساسات و تجارب مثبت، لذت بخش است. هدف اثر پیش رو این است که شما را در راه رسیدن به چنین تجربهای یاری کند.
در بخشی از کتاب رها کردن، طریقت تسلیم میخوانیم:
ما یک بار عظیم از احساسات، رفتارها و باورهای منفی انباشته شده را با خود حمل می کنیم. فشارهای جمع شده ی ناشی از آنها ما را بیچاره می کند و سرچشمه بسیاری از امراض و مشکلات است. ما به این فشارها تن داده و آنها را قبول کرده ایم و به اسم «شرایط و طبیعت انسانی» آن را توجیه می کنیم. [ولی در حقیقت] به دنبال هزاران راه برای فرار از آن هستیم. عمر متوسط یک انسان صرف این میشود که چطور از این آشوب و بدبختی درونی اجتناب کرده و از دست آن فرار کند. احساس ارزش مان دائماً از درون و بیرون مورد تهدید است.
اگر به زندگی انسانی نگاهی نزدیک بیندازیم، می بینیم که اصولاً بیشتر آن یک کشمکش بغرنج و طولانی برای فرار از ترس های درونی و توقعاتی است که به دنیای خارج منعکس شده اند. گاهی در این میان زمان های کوتاهی از خرسندی وجود دارد که در آن موقتاً از ترس های درونی فرار کرده ایم، ولی این ترسها هنوز آنجا منتظر ما هستند. ما از احساسات درونی خود واهمه داریم، زیرا آنقدر بار منفی در آنهاست که می ترسیم نگاهی عمیق و از نزدیک بیاندازیم، چون بیش از حد تحمل ماست.
ما از احساسات درون خود واهمه داریم، زیرا اگر این احساسات رو شوند هیچ مکانیزم آگاهانه ای نمی شناسیم که بتوانیم آنها را کنترل و هدایت کنیم. چون ما از رویارویی با آنها می ترسیم، آنها پیوسته در حال انباشته شدن هستند. بالاخره کار به جایی می رسد که بی سر و صدا و ناخودآگاه به امید فرا رسیدن مرگ هستیم تا تمام دردهایمان را پایان بخشد. این واقعیات یا افکار نیستند که دردناک میباشند، بلکه احساساتی که آنها را همراهی می کنند درد آورند. افکار به خودی خود بدون دردند، ولی نه احساساتی که بستر آنها می باشند!
دوره های مرتبط
کتاب کافکا در کرانه
رمان کافکا در ساحل (رمان کافکا در کرانه) از دو شخصیت ممتاز و فوق العاده قابل توجه بهره می برد: پسری نوجوان، به نام کافکا تامورا، که از خانه می گریزد تا هم از غیب گویی مخوفی فرار کند که زندگی اش را با سرنوشت ادیپ، اسطوره ی یونانی، گره می زند و هم به دنبال مادر و خواهرش بگردد که مدت هاست خبری از آنان ندارد. شخصیت دیگر، پیرمردی ساده لوح به اسم ناکاتا است که بهره ی هوشی چندان بالایی ندارد و بعد از حادثه ای که در زمان جنگ برایش اتفاق افتاد، هرگز بهبودی کامل را به دست نیاورد. او، در خلال اتفاقات کتاب، به دلایلی به سوی کافکا کشیده می شود؛ اما همانند بسیاری از کارهای روزمره ی زندگی، ناکاتا چیزی از این دلایل دستگیرش نمی شود.
کتاب قدرت
زمانی که راز پخش شد، به سرعت در سرتاسر دنیا از فردی به فرد دیگر منتقل شد. امروزه میلیونها نفر در کشورها زندگی خود را با روشهای اعجابانگیز این دانش، دگرگون کردهاند.هنگامیکه مردم از راز آموختند که چگونه میتوان زندگی را تغییر داد، هزاران داستان واقعی را با من در میان گذاشتند و من بصیرت بیشتری دربارۀ علل بروز مشکلات در زندگی مردم پیدا کردم و با این دانستههای جدید، دانش جدید “قدرت” حاصل شد، دانشی که میتواند زندگی را فوراً تغییر دهد.
کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه
کتاب تحلیل تکنیکال دربازار سرمایه در واقع به روزرسانیای بردیگرکتاب پرفروش جان جی.مورفی، Technical Analysis of the Futures Markets است که همهی بازارهای مالی را دربرمیگیرد.