دربارهی کتاب امروز و فردا نکن
کنار گذاشتن عادتها بسیار دشوار است، خصوصاً زمانی که پای عاداتی همچون اهمالکاری درمیان باشد. ما عادت کردهایم مدام کارها را به بعد موکول کنیم و انجام آنها را به تعویق بیندازیم. نتیجهی چنین کاری فقط این نیست که از برنامههایمان عقب میمانیم، بلکه این کار ما را دچار اضطراب و تشویش نیز میکند، و بهطور مستقیم بر سلامت روانی و جسمانی ما اثر دارد. پس، چه باید بکنیم؟ راهحل شکستن چرخهی اهمالکاری در کتاب امروز و فردا نکن (Stop Wasting Time) است.
گارلند کالسن (Garland Coulson) معتقد است تا زمانی که ندانیم چرا اهمالکاری میکنیم و به چه دلیل مدام کارهایمان را به عقب میاندازیم، هرگز نخواهیم توانست این عادت را کنار بگذاریم. درواقع، به باور کالسن، کشف دلیل اهمالکاری منجر به این میشود که بفهمیم چه اقداماتی برای رفع آن باید انجام دهیم. بنابراین، کالسن در کتاب امروز و فردا نکن به ما کمک میکند تا سبک اهمالکاری شخصی خود را شناسایی کنیم و با گامهایی عملگرایانه بهسمت افزایش بهرهوری پیش برویم.
کتاب امروز و فردا نکن شامل برنامهای پنجهفتهای است که بر فعالیتهای عملی متمرکز است و درعینحال، حمایتگرانه نیز هست. با به کار بستن این برنامه، ما سطح انگیزهی خود را بالا میبریم و بر اهدافی جسورانه متمرکز میشویم و یاد میگیریم که گام به گام در راستای آنها پیش برویم.
لازم به ذکر است که کتاب امروز و فردا نکن از کتابهای پرفروش آمازون در بخش روانشناسی انسانگرا به شمار میرود.
کتاب امروز و فردا نکن برای چه کسانی مناسب است؟
اگر اهمالکاری یکی از عادتهای شماست و میخواهید آن را برای همیشه ترک کنید، کتاب حاضر انتخاب مناسبی برایتان است.
با گارلند کالسن بیشتر آشنا شویم
لقب نویسندهی کتاب حاضر «کاپیتان زمان» است. گارلند کالسن 20 سال مدیریت زمان تدریس کرده است و به مردم آموخته تا بازدهی بیشتری داشته باشند و بتوانند زمان بیشتری را صرف خانواده، دوستان، و علایق خود کنند. کتاب امروز و فردا نکن اولین اثر گارلند کالسن است که به فارسی برگردانده شده است.
در بخشی از کتاب امروز و فردا نکن میخوانیم
ما معمولاً صبحها سراغ فهرست کارهاى انجام دادنىمان مىرویم بدون اینکه به آنها توجه کنیم یا براىشان برنامهریزى کرده باشیم. من شخصا براى اینکه آگاهانه روز خودم را شروع کنم، در مورد کارهاى انجام دادنى چندتا سؤال از خودم مىکنم: مىتوانم قید این کار را بزنم؟ آیا این کار خودبهخود انجام مىشود؟ امکان دارد انجام این کار را به دیگرى واگذار کنم؟ آیا این کار در اولویت قرار دارد؟ براى تکمیل این کار به چه نوع ابزار، منابع یا کمکى نیاز دارم؟
مطرح کردن چنین سؤالاتى سبب مىشود قید انجام بعضى از کارهایت را بزنى یا به صورت خودکار انجامشان بدهى، یا انجامشان را به دیگرى بسپارى و خودت سراغ کارهایى بروى که در اولویت هستند. مثلاً آیا واجب است که همین امروز کالاهایى را سفارش بدهى؟ اگر نه، پس ولش کن. مىتوانى مواد غذایى را به صورت آنلاین سفارش بدهى تا به تو تحویل دهند؟ امتحانش مجانى است.
چنین سؤالاتى کمکت مىکنند تا از قبل اطلاعات لازم را بهدست بیاورى تا مطمئن شوى مىتوانى کار خودت را هرچه زودتر تکمیل کنى. مثلاً اگر لازم است اطلاعاتى را از همکارت بگیرى، قبل از اینکه کارت را شروع کنى این کار را انجام بده. درغیر این صورت براى خودت بهانه مىآورى که منتظر همکارت هستى تا اطلاعات لازم را به تو بدهد. این کار براى رسیدن به اهدافت خیلى مفید است. مثلاً فرض کنیم که تو مىخواهى رژیم غذایى را شروع کنى. ابزار و منابع تو شامل برنامهى غذایى و خوراکىهایى بخصوص است. پس قبل از شروع رژیم، آن مواد غذایى را بخر تا موقع رژیم گرفتن عذر و بهانهاى نداشته باشى.
دوره های مرتبط
کتاب کافکا در کرانه
رمان کافکا در ساحل (رمان کافکا در کرانه) از دو شخصیت ممتاز و فوق العاده قابل توجه بهره می برد: پسری نوجوان، به نام کافکا تامورا، که از خانه می گریزد تا هم از غیب گویی مخوفی فرار کند که زندگی اش را با سرنوشت ادیپ، اسطوره ی یونانی، گره می زند و هم به دنبال مادر و خواهرش بگردد که مدت هاست خبری از آنان ندارد. شخصیت دیگر، پیرمردی ساده لوح به اسم ناکاتا است که بهره ی هوشی چندان بالایی ندارد و بعد از حادثه ای که در زمان جنگ برایش اتفاق افتاد، هرگز بهبودی کامل را به دست نیاورد. او، در خلال اتفاقات کتاب، به دلایلی به سوی کافکا کشیده می شود؛ اما همانند بسیاری از کارهای روزمره ی زندگی، ناکاتا چیزی از این دلایل دستگیرش نمی شود.
کتاب هوش مالی یک میلیاردر را داشته باشید
«هوش مالی یک میلیاردر را داشته باشید» یکی از مجموعه کتابهای رابرت کیوساکی( -۱۹۴۷)، سخنران انگیزشی و آموزگار مهارتهای کسب و کار است.
کتاب جیبی شاد و پر از پول
پول واقعی نیست.پول فقط ابزاری قانونی برای مبادله است. ما از پول تنها برای تبادل بها استفاده میکنیم. پول نمایانگر ارزش و بها است.
پول «بدنه» بها و نماینده فیزیکی بها و ارزشی است که در درون ما کموزیاد میشود. این کموزیاد شدن در «چیزهای» بیرون از ما رخ نمیدهد و فقط در درون ما است، زیرا بدون ما، چیزهای بیرونی مانند یک خودرو چه ارزشی دارد؟ هیچ ارزشی ندارد. دستکم برای ما ارزشی ندارد.