لیل لوندز؛ از یک کودک خجالتی تا متخصص رشد مهارتهای اجتماعی
لیل لوندز نویسندهی امریکایی متولد سال ۱۹۵۰ است که در زمان کودکی از میزان خجالتی بودن و اختلال اضطرابی توانایی ارتباط برقرار کردن با همکلاسیها و معلمها را نداشت و این موضوع برای او بسیار مشکلساز شد. همهساله لیل لوندز در سمینارهای مختلفی در حوزهی ارتباطات برگزار میکند که نیروی محرکهی تمام تلاشهای او در این حوزه، دوران کودکیاش است. چندین کتاب از لیل لوندز جزو معروفترین آثار او است که به بیش از ۲۶ زبان از جمله فارسی ترجمه شده است. کتاب «چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟»، کتاب «خجالت نکش، زندگی کن» و کتاب «چگونه مردم را به خود جذب کنیم؟».
از نکات بارز نوشتههای لیل لوندز روان بودن متن هنگام خواندن است که این موضوع باعث میشود که بتوان تمرکز خوبی روی موضوع کتاب داشت علاوهبراین خواندن کتاب را برای مخاطبین نوجوان را هم ممکن میکند.
چرا باید کتاب «چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟» را بخوانیم؟
اهمیت ارتباطات این روزها بر کسی پوشیده نیست و این موضوع محدود به فرهنگ، جغرافیا و زبان خاصی نیست. بسیاری از مفاهیم مربوط به ارتباطات در سراسر جهان یک مفهوم واحد دارند. کتاب چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟ شامل میزان زیادی از نکتههای ارتباطی است که دانستن آن برای هر فردی لازم است. این کتاب علاوه بر بزرگسالان میتواند برای افرادی که شخصیت و رفتارشان در حال شکلگیری است، مانند نوجوانان و جوانان بسیار مناسب باشد. ترجمهی ارائه شده توسط فرخ بافنده از این کتاب به روان بودن آن افزوده و از آن میتوان به نقاط مثبت این کتاب اشاره کرد.
هنگامی که کتاب چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟ را میخوانیم مدام در ذهنمان تجربیاتی که دربارهی نکتهی موردبحث یادآوری میشود و به خودمان میگوییم کاش این کتاب را زودتر میخواندم و این نکته را زودتر میدانستم.
در بخشی از کتاب چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟ میخوانیم
همهی ما دوست داریم اولین کلمههایی که از دهانمان بیرون میآید، جذاب، هوشمندانه و پرمعنا باشد. میخواهیم شنوندگانمان بهسرعت بفهمند که ما چقدر مسحورکننده هستیم. یکبار من در محفلی بودم که همهی حاضران در آنجا آدمهای جذاب، باهوش، دانا ومسحور کننده بودند. این مسئله مرا کفری کرده بود؛ چون بیشتر این افراد احساس میکردند که باید در عرض در ثانیه یا کمتر این مسئله را به دیگری ثابت کنند!
یادت باشد منظور از «گپ زدن» صحبت از یکمشت واقعیت علمی یا اصطلاحات فنی نیست، بلکه مهم لحن کلام … یا بهقولمعروف ملودی کلام توست. نقش اصلی گپ زدن این است که مخاطب را آرام کند؛ بنابراین باید صداهای آرامش بخشی از خودت در بیاوری. بهعبارتدیگر باید خودت را به حال و هوای شنوندهات تطبیق بدهی. کسانی که در برقراری ارتباط با دیگران استاد هستند، لحن شنوندگان خود را میگیرند و آن را تقلید میکنند. درست مثل تکرار کردن نوت موسیقی ساز استاد. مطمئنم حداقل یکی دو بار در زندگیات پیشآمده که دیگران بدون توجه به حال و هوایت به تو گیر داده باشند. آیا شده است وقتی یکی از همکاران بیش از حد هیجانزدهات با انبوهی از سؤالها بر سرت بکوبد، احساس راحتی کنی؟ یا برعکس وقتی دیرت شده و داری باعجله خودت را به جلسهای میرسانی، یکمرتبه یکی از همقطارهایت جلویت را بگیرد و با تنبلی و آهستگی شروع به تعریف یک داستان کشدار و بیحال کند. هر چهقدر هم که آن داستان بامزه باشد، تو در آن لحظه دوست نداری آن را بشنوی.
پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم؟
کتاب چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم درواقع گام اول برای اصلاح و بهبود ارتباطاتمان با دیگران است. لازمهی هر تغییری پذیرش مشکل است و چه خوب که پذیرش بر اثر کتاب خوب و ارزشمندی مانند چطور با هرجور آدمی ارتباط برقرار کنیم در ما پدید آید. خوشبختانه کتابهای زیادی در دستهبندی روابط اجتماعی برای خواندن وجود دارند که خواندن آنها میتواند راهگشا باشد.
دوره های مرتبط
کتاب اثرمرکب
کتاب حاضر شما را از این سردرگمی رها و ذهنتان را بر روی اصول اساسی موفقیت متمرکز میکند و به شما یادآوری میکند که برای رسیدن به دستاوردهای بزرگ، لازم نیست اطلاعات جدیدی کسب کنید، بلکه باید برنامهای مدون و سازمان یافتهای داشته باشید تا در رسیدن به اهدافتان شما را یاری کند. دارن هاردی با بیان 6 اصل تکنیکال و ثمربخش، مسیر پرپیچ و خم موفقیت را برایتان هموار میکند.
کتاب هوش مالی خود را افزایش دهید.
چطور میتوان پول خود را افزایش داد و برای رسیدن به ثروتی عظیم در آینده برنامهریزی کرد؟ رابرت کیوساکی نویسندهای برجسته و کارآفرینی موفق در حوزه اقتصاد فردی در کتاب ارتقای هوش مالی، با ارائهی راهکارهایی ارزشمند به شما یاد میدهد تا با مدیریت پول خود، سرنوشت مالیتان را دگرگون کنید و همانند افراد ثروتمند بیندیشید و عمل نمایید.
کتاب جیبی شاد و پر از پول
پول واقعی نیست.پول فقط ابزاری قانونی برای مبادله است. ما از پول تنها برای تبادل بها استفاده میکنیم. پول نمایانگر ارزش و بها است.
پول «بدنه» بها و نماینده فیزیکی بها و ارزشی است که در درون ما کموزیاد میشود. این کموزیاد شدن در «چیزهای» بیرون از ما رخ نمیدهد و فقط در درون ما است، زیرا بدون ما، چیزهای بیرونی مانند یک خودرو چه ارزشی دارد؟ هیچ ارزشی ندارد. دستکم برای ما ارزشی ندارد.